اصل مقابله به مثل درحقوق بين الملل اسلام

پدیدآورسیدعبدالمجید زواری

نشریهبازتاب اندیشه

تاریخ انتشار1388/01/28

منبع مقاله

share 1106 بازدید
اصل مقابله به مثل درحقوق بين الملل اسلام

سيد عبدالمجيد زواري

از نخستين ايام در دستورهاي رسمي عمل تقابلي يا مقابله به مثل يکي از منابع معتبر فقه اسلامي تلقي ميشده است.
حق مقابله به مثل را ميتوان به چند طريق و دليلي عکس العملي منطقي و منصفانهع و عادلانه به شمار آورد:
1- مقابله به مثل از آنجا که نوعي مجازات متجاوز محسوب ميشود عادلانه و منطقي است.
2- مقابله به مثل تنها راه قطعي ريشه کن کردن اصل تجاوز است.
3- مقابله به مثل نوعي دفاع مشروع مي باشد.
4- مسئوليت ناشي از مقابله به مثل بر عهده شروع کننده است.
اگر چه برخي از اين دلايل را ميتوان مورد مناقشه قرار داد ولي در جمع قابل انکار نيست که عمل مقابله به مثل رفتاري در حد عرف وعادت در روابط اجتماعي است.مراعات تناسب جرم ومجازات در حقيقت از اصل مقابله به مثل ناشي ميگردد.
اين قاعده عرفي در روابط بين ملتها ريشه دارتر از نقش آن در روابط اجتماعي يک جامعه است زيرا در بسياري از موارد قاعده عرفي مقابله به مثل در قالب مجازاتهاي قانوني درآمده و حالت قاعده عرفي بودن را از دست داده است. ولي از آنجا که در روابط بين الملل هنوز مجازاتهاي مشخصي جاي اين قاعده را نگرفته است از اين رو قاعده مقابله به مثل همچنان در جامعه جهاني اعتبار خود را حفظ کرده است.
اصولا دفاع مشروع که حقي شناخته شده ميباشد خود برمبناي مقابله به مثل ميباشد.از اين رو سلب حق مقابله به مثل در بسياري موارد به معني نفي حق دفاع مشروع تلقي خواهد شد.

اصل مقابله به مثل در اسلام:

در قرآن دو نوع برخورد با مقابله به مثل ديده مي شود:
1- مقابله به مثل در حقيقت شيوه مشابهي است که ستم ديدده را وادار به کاري ميکند که شروع آن ظالمانه بوده و ظالم و مظلوم را در عمل يکسان ميدهد:
آيه 8 سوره مائده: اعمال تجاوز کارانه ونا پسند مردمي شما را بر آن ندارد ه شيوه عدالت را از دست بدهيد شما عدالت را پيشه سازيد که به تقوا نزديکتر است.
مقابله به مثل دراين تبيين بعنوان نوعي بي عدالتي در برابر بي عدالتي تلقي شده و مورد نهي صريح قرآن قرار گرفته است.
بي شک بي عدالتي را با عدالت نمي توان مقابله به مثل کرد اگر مقابله به مثل در برابر بي عدالتي را بپذيريم خواه ناخواه مصداق مقابله به مثل در اين صورت روش غير عادلانه خواهد بود. اما اين بي عدالتي بدان جهت عادلانه است که در برابر بي عدالتي اعمال مي گردد.
2- تجاوز دربرابر تجاوز در حقيقت نوعي دفاع درمقابل ستم است و مقابله به مثل دربرابر تجاوزگرچه به ظاهر خود تجاوزي بيش نيست ولي چون ئفاع مشروع است در حقيقت بين آن دو فقط يک نوع مشابهت ظاهري حکمفرماست و در بررسي نهايي معلوم ميگردد تجاوزي که بعنوان مقابله به مثل انجام گرفته نه تنها تجاوز نا مشروع و ستم نيست بلکه روشي براي از ميان بردن تجاوز مي باشد:
آيه 194 سوره بقره: هرکسکه به شما تجاوز کند به مانند آن بر او تجاوز روا داريد.
با دقت در مفهوم دو آيه مذکور ميتوان به جمع بين آن دو پي برد زيرا آنچه در ايه اول نفي شده بي عدالتي در مقابل بي عدالتي است ولي مقابل به مثل هرگز بي عدالتي نيست و اگر به دفاع عادلانه در برابر بي عدالتي مقابله به مثل گفته ميشود صرفا يک تشابه صوري است.
با اين توضيح ميتوان گفت که مقابله به مثل در قرآن بعنوان يک روش عادلانه در برابر بي عدالتي مورد تاييد قرار گرفته است.
مماثله و مراعات يکساني بين تجاوزو دفاع که خود نوعي عدالت است، اساس مشروعيت مقابله به مثل مي باشد و هر نوع تخطي از اين شرط موجب آن خواهد بود که عکس العملي در برابر بي عدالتي، خود مصداقي بر بي عدالتي باشد، و اصل لا تعتدوا (هيچگاه، تجاوز از حد روا نداريد)، همواره حاکم بر مقابله به مثل خواهد بود.

انواع دفاع:

دفاع انواع مختلفي دارد. گاهي دفاع از حيات و زندگي است، يعني اينکه، مدافع از شخص خود دفاع ميکند و يا ملتي و قومي از آنجا که حياتش از جانب ديگري در معرض خطر است به دفاع برمي خيزد و گاهي دفاع از مال است و آن زماني است که مال انساني و يا ثروت جامعه اي در معرض تهاجم قرار گيرد، گاهي دفاع از استقلال و آزادي است و آنجاست که استعمارگران مي خواهند، ملتي را تحت قيموميت و سلطه خود درآورند و استقلال و آزادي را از آنان سلب کنند، گاهي نيز دفاع از ناموس و شرف انسان است، که همه اين اقسام دفاع، مشروع و عقلاني و حتي ضروري و واجب است.
شايان ذکر است که برخي از انواع دفاع از برخي ديگر ارزنده تر و مقدمتر مي باشد. مثلا دفاع از حقوق اجتماعي برتر و مقدمتر از دفاع حقوق شخصي است، زيرا در اين فرض، شخص از حق به ملاک اينکه حق است دفاع کرده است نه به آن ملاک که حقوق شخصي است. بر اين اساس دفاع از حقوق انسانيت، مانند دفاع از استقلال و آزادي يکملت است، و يا دفاع از دين و مکتب که خود نوعي ديگر از انواع دفاع است، ضامن حيات معنوي ومادي و بقا يک امت مي باشد برتر و والاتر از هر نوع دفاع ديگر است. پس اگر اسلام، مورد هجمه دشمن قرار گيرد بر تمامي مسلمين واجب است که در حد توان به دفاع از کيان و مکتب اسلام برخيزند.
بر اساس آنچه گذشت، ميتوان جهاد تدافعي را بطور خلاصه به انواع ذيل تقسيم بندي کرد:
1- دفاع از حقوق شخصي
2- دفاع از حقوق ديگران
3- دفاع از مال: شخصي يا ثروت عمومي
4- دفاع از نواميس اسلام و مسلمين
5- دفاع از اسلام و سرزمينهاي اسلامي

دفاع در آيات و روايات:

آيات متعددي از قرآن کريم به امر دفاع اختصاص داده شده است که براي نمونه چند آيه اشاره مي گردد.
سوره بقره آيه 191:
در مسجد الحرام با آنها جنگ نکنيد مگر آنکه آنان با شما بجنگند و چون با شما جنگيدند آنان را بکشيد که اين سزاي کافران است.
چنانچه ملاحظه مي گردد در فراز نخست اين آيه، به حرمت قتل در مکانهاي حرام اشاره دارد، اما اگر کافران اين حرمت را شکستند، قرآن به مومنين اجازه مقابله به مثل و دفاع را داده است، و در فراز آخر آيه نيز تصريح ميکند: چون با شما جنگيدند آنها را بکشيد و آن را سزاي اعمال کافران ميداند چرا که (والفتنه اشد من القتل"فتنه (تباهي و فساد در زمين) از قتل بدتر است.
- " و ان عاقبتم فاقبوا بمثل ماعوقبتم: اگر عقوبت ميکنيد چنان عقوبت کنيد که شما را عقوبت کرده اند. "
صراحت و شيوايي اين آيه در دفاع و مقابله به مثل جنان رسا است که نيازي به توضيح نيز ندارد.
امير المومنين (ع) پس از آنکه در سحرگاه رمضان، از دست ابن ملجم مرادي در اثر ضربت او، فرق مبارکش شکافته شد، خطاب به امام حسن (ع) فرمود: او را بيش از يک ضربه مزن.
در روايات فراواني نيز به دفاع و مقابله به مثل به نيکي ياد شده است.
حضرت علي (ع) از قول پيامبر اکرم فرمود: من قتل دون عياله فهو شهيد.
از امام صادق (ع) نيز نقل شده که رسول خدا فرمود: کسيکه در مقام دفاع از خانواده اش کشته شود، شهيد از دنيا رفته است.
از امام صادق (ع) روايت شده که هرگاه دزدي که از محارب است برتو داخل شد او را بکش و امام محمد باقر نيز به نقل از رسول خدا (ص) فرمود: من قتل دون ماله فهو شهيد.

مفهوم و هدف از جنگ تدافعي:

در حالي که برخي از فقهاي اسلامي جنگ تدافعي را فاقد خصيصه جهاد دانسته و آن را اساسا جهاد نمي دانند، اکثريت آنان قتال يا جهاد در اسلام را بحقيقت حکم به دفاع دانسته اند.
جنگ تدافعي در اسلام، عمليات نظامي کشور اسلامي در مقابل تهاجم و تجاوز مسلحانه کشورهاي غير اسلامي است. اين قاعده که دفاع مشروع نيز مي نامند، امروزه در حقوق بين الملل نيز به رسميت شناخته شده، زيرا حق هر کشوري است که براي محافظت در برابر متجاوز از خود دفاع کند.
دراسلام هدف از جنگ تدافعي، دفع حمله وسرکوب پيمان شکنان و تجاوز کاران بيگانه و بيرون راندن آنان از سرزمينهاي اشغالي وآزاد سازي آن مناطق و دفاع از جان و مال مسلمانان و عقيده و مرام اسلامي است. سرانجام اين نوع جهاد، که در زمره واجبات عيني است ف بر يک يک مسلمانان ف اعم از زن ومرد، در کليه قرون و اعصار و مادام العمر لازم الاجرا است.

قرآن کريم و جنگ تدافعي

قرآن کريم در آيات چندي جنگ تدافعي را تشريح و هدف آن را بخوبي روشن کرده است که از آن جمله است:
-......و درراه خدا قتال (يا جهاد) کنيد با کساني که با شما مي جنگند " (بقره 190)
- هرجا مشرکان را يافتيد بکشيد و از شهر و ديارشان برايند چنانکه آنان شما را از وطن آواره کردند. (بقره 191)
- بياييد در راه خدا پيکار يا دفاع کنيد "(آل عمران 167)

شرايط مبادرت به جنگ تدافعي:

بر هر فرد عاقل و بالغ مسلماني (اعم از زن و مرد) که توان دفاع را داشته باشد، واجب عيني است که در جنگ تدافعي شرکت نمايد.
شرايطي که قبلا در مورد اقدام به جنگ ابتدايي برشمرديم، در خصوص جنگ تدافعي مورئ نظر نمي باشد از جمله حظور امام يا نايب خاص او در اين جهاد شرط لازم نيست. بنابراين فرمانده و رهبر ميتواند هر خصوصيتي را دارا باشد. آنچه اساس است دفاع از اسلام و کشور اسلامي است.

جهاد با توجه به آيات قرآني:

در آيات متعددي از قرآن کريم به واژه هايي چون (حرب، قتال و جهاد) اشاره شده که تمامي آنها به معني جنگ است اما حرب به هيچ وجه در برگيرنده مفهوم جنگ ايلامي نمي باشد.
قرآن کريم تنها جهاد في سبيل الله و يا قتال فب يسبل الله را جنگ مشروع ميداند.
قرآن يکي از اين موارد مهم اعمال جهاد را درباره ستمديده اي که راه فانون به رويش بسته شده، به صراحت ذکر کرده است (لا يحب الله الجهر بالسو من القول الا من ظلم). قرآن در مجازات عاملان ترس و وحشت در جوامع بشري تا آنجا پيش ميرود که آن را شايسته بهره گيري از امنيت که خود دشمن آن هستند نمي داند ومقابله به مثل را تجويز مي کند و آۀنان را دشمن بشريت و محروم از امنيت معرفي ميکند.
نگرش قرآن به جنگ که بخشي از جهان بيني اسلام را تشکيل ميدهد، مبتني براصول موضوعه خاصي از قبيل هدف داراي خلقت، شمول تدبير و اراده حکيمانه الهي نسبت به همه پديده هاي هستي، مختار بودن انسان در گزينش راه سعادت و شقاوت، احسن بودن نظام هستي به رغم وجود شرور طبيعي و فسادهاي انساني که هر کدام از اين اصول از نظر عقلي در فلسفه الهي به اثبات رسيده و آيات قرآني هم بخوبي بر آنها دلالت دارد.
نخست آنکه حکمت الهي و هدف از آفرينش انسان به عنوان موجودي مختار که بايد سرنوشت ابدي خود را با رفتارهاي اختياري خويش رقم بزند اقتضا ميکند که دست او در اقدام به جنگ باز باشد و قدرت وي سلب گردد. اين نکته اي است که درآيه سوره بقره به آن اشره شده است.
دوم آنکه مقتضاي حکمت الهي اين است که نيروها و امکانات لازم براي جنگ، در دست گروه معيني متمرکز نشود، به گونه اي که ساير گروهها توان رويارويي و ايستادگي در برابر آن را نداشته، مجبور به تسليم شوند.
قرآن کريم در اين باره مي فرمايد:
اگر خداي متعال بعضي از مردم را بوسيله بعضي ديگر دفع نمي کرد زمين تباه ميگشت، ولي خدا بر همه جهانيان بخشش دارد.
سوم آنکه حکمت الهي نه تنها اقتضا ميکند که همه قدرتها در دست يکگروه خودکام وتبهکار، متمرکز نشود بلکه همچنين اقتضا دارد که بين چند گروه متخاصم تبهکار نيز توزيع نشود به گونه اي که مردم شايسته و خداپرست نتوانند از خودشان دفاع کنند و به مسير تکاملي خود که هدف اصلي از آفرينش انسان است ادامه دهند.
قرآن کريم در سوره حج آيه 40 مي فرمايد: اگر خداي متعال بعضي از مردم را بوسيله بعضي ديگر نمي راند، ديرها و نمازخانه ها ومساجدي که نام خدا زياد در آنها ياد مي شود ويران ميشد، مراکز خداپرستي وتکامل انسان نابود مي گشت.
چهارم آنکه همچنين مقتضاي حکمت الهي اين است که تا حدي به بشر، فرصت برپا کردن جنگها را بدهد که مجموعه منافع و خيرات ناشي از آنها بيش از جهات شر و فساد باشد تا منافاتي با هدف حکيمانه آفرينش نداشته باشد، پس بايد پذيرفت که جنگها به رغم دشواريها و ضايعاتي که دارد ميتواند منشا خيرات و برکات باشد و حتي آثار خير و صلاح آنها بر آثار شر و فساد غالب آيد، اين نکته از آيه 216 سوره بقره استفاده مي شود:
- معني: کارزار بر شما مقرر شد در حالي که براي شما نا خوشايند است. چه بسا چيزي که شما آن را نا خوش ميداريد و در واقع خير است و چه بسا چيزي را خوش ميداريد که برايتان بد است و خداي متعال مي داند و شما نمي دانيد

منابع:

1- حقوق روابط بين الملل دراسلام – تاليف: محمد حميد الله – ترجمه سيد مصطفي محقق ميرداماد
2- فقه سياسي – عباسعلي عميد زنجاني
3- اسلاموحقوق بين الملل – دکتر محمد رضا بيگدلي – انتشارات گنج دانش
4- پايان نامه اسلام و حقوق جنگ – اله نظر سعيد – استاد راهنما:دکتر مسعود همت –سال1378 - دانشگاه آزاد واحد شهرضا
5- پايان نامه جنگ از ديدگاه حقوق بين الملل اسلام – محمد رضا دستگردي – استاد راهنما: دکتر مسعود همت – زمستان 80 – دانشگاه آزاد واحد شهرضا